پرسیدند که چرا دیر کرده است ؟
نکند دل دیگری او را
اسیر کرده است .
خندیدم و گفتم او فقط اسیر دل من است تنها دقایقی چند تاخیر کرده
است
گفتم امروز هوا سرد بوده است شاید موعدقرار تغییر کرده است
. خندید به سادگی ام
و گفت احساس پاک تو را زنجیر کرده است.
گفتم از عشق من چنین سخن مگوی .
گفت خوابی
؟سالهاست دیر کرده است .
در اینه به خود نگاه کن .
نگاهی کردم دیدم که آه عشق عجب
مرا پیر کرده است "
کلمات کلیدی: